در ابتدا که میخواستم این پست را بنویسم، هدفم بررسی یک به ظاهر تناقض در اتخاذ دو رویکرد متفاوت برای مواجهه با مسئلههایی بود که در ظاهر به نظر متفاوت میرسند ولی در باطن از انعطاف اجباری در برابر منطق زور سرچشمه میگیرند. در حقیقت اصل مسئله از اینجا برایم پیش آمد که بین اطرافیان عدهای را میدیدم که به زورگویی مثلا دولت آمریکا یا چین در برخی سیاستهایش معتقدند…
Author: Amir Hesam Salavati
کارآفرینی را خیلی اوقات به کاشتن درخت تشبیه میکنند: از نهادن یک بذر (ایده) در خاک و آبیاری آن، تا جوانه زدن و فراهم کردن شرایط لازم برای رشد نهال و در نهایت بهرهبرداری از میوه درخت بالغ. همیشه با این تشبیه، مدل کاشتن درخت در باغچه به ذهنم میآمد که وقتی میکاریم، سر وقت به آن آب میدهیم و حواسمان به نور و وضعیت خاک و … هست تا…
اخیرا سخنرانی «تد» زیر را در مورد تاثیر فناوری بر تلقی ما از درست و غلط میدیدم و ایدهای که مطرح میکرد به نظرم بسیار تاملبرانگیز رسید. سخنران به فضای دوقطبی در برخی جوامع و به خصوص در فضای مجازی اشاره میکند و از تاثیر «قضاوت» کردن سریع افراد در این شرایط، و اتخاذ تصمیمها/برخوردهای شدید و شاید عجولانه به تبع آن قضاوتها میگوید. اما برای پرهیز و یا حداقل…
چند وقت پیش برای کارم با یک مسئلهای بود که پس از کمی کلنجار رفتن با جستجو در گوگل نسبتا راحت پاسخش را پیدا کردم و بعد باخودم فکر کردم که اگر گوگل و افرادی که پاسخ این مسائل را مینویسند را نبودند، چقدر کار من یکی سخت میشد و تقریبا فلج میشدم (نمونه عینیاش در دوران قطعی اینترنت رخ داد). بعد به این فکر کردم که خیلی چیزهای دیگر…
یکی از اثرات جانبی جالب بچهداری برای من، یادگرفتن چیزهای جدید، یا حاصل شدن درک عمیقتری از مفاهیم قدیمیتر است، حالا این اتفاق یا به صورت غیر مستقیم و در اثر اتفاقات دیگر میافتد، یا به صورت کاملا مستقیم یک نکته جدیدی را از پسر الان سه ساله و نیمهام یاد میگیرم. اگر خدا بخواهد بعدا راجع به مثالهای جالبی از موارد مستقیمش مینویسم(*). ولی بهانه نوشتن این پست، یکی…
Back in 2013, there was a period that both my wife and I had to meet multiple deadlines for conferences, journals and research grant applications. As a result, we had to stay very late at the university campus and order dinner from various restaurants in the vicinity. The problem was that the options we could choose were quite limited, mostly pizza, pasta or Turkish kebab. Now I love all that…
چندی پیش کتاب فتح خون، اثر شهید مرتضی آوینی را خواندم. اینجا مفصلتر نظرم را راجع به این کتاب، که در کل دوستش داشتم، نوشتهام. اما با خواندن کتاب نکات دیگری نیز به ذهنم رسید که در ادامه راجع به آن مینویسم. اولین موردی که با توجه به نثر و شیوه روایت کتاب برایم جذاب بود، بحث تقابل عقل و عشق در قیام امام حسین است. فکر میکنم این بحث…